دل نوشته هایم برای کودک ایندم

سلام مجدد

سلام کدوتنبل خوبی مامان؟مامی یه چیزی بگم تعجب کنی.دیشب خوابتو دیدم😨😳 البته شاید تو نبودی ولی خب توی خواب یکی یه بچه فسقلی پتوپیچ شده(پتوتم سفید بود وقتم نشد چک کنم دختری یا پسر😐)داد بغلم .کسی چیزی نگفت ولی حس کردم بچه خودمه.از بابات هم(x_man صداش میکنم بخاطر مجهول بودنش،ایش تو همچین لحظه حساسی هم نیومد یه لحظه ببینم چه شکلیه😒)خبری نبود  خلاصه ش کنم یه بچه کوچولوی پتو پیچ شده سرخ و سفید که قیافه شم درست معلوم نبود(بچه های خیلی کوچیک همشون شبیه همن خب)دادن دستمو یکم باهاش بازی کردمو بعدش رفت صحنه بعدی خوابم😐 درمورد ای روزای خودمم کنجکاو اگه باشی میرم دانشگاه از شنبه تا دوشنبه عصراهم میشینم فیلم میبینم و یوتیوب گردی سه شنبه تا پنج...
24 آذر 1397

مامان کاراموز

سلام کلوچه ی مامان  ببخشید دیر اومدم یکم ذهنم مشغول بود این چند وقت خوبی تو؟خب این چند وقت میرفتم دانشگاه و برمیگشتم سخت میگذره این روزا از خیلی لحاظ برام ولی صبر میکنم به امید اینکه خدا کمکم کنه و روزای خوش زندگیم شروع شن بالاخره یه روز. امروزم کاراموزی توی یه درمانگاهم کلی هم نی نی یه کپل و بامزه میبینم و دلم ضعف میره واسه لپاشون😍👶 امیدوارم تو توی انتخابای زندگیت از من باهوشتر باشی درس بخونی و خوب تلاش کنی و آینده نگر باشی.چون من اینجوری نبودم تو سنی که باید میبودم و الان هر روزم با پشیمونی میگذره.ولی بازم شاید بشه گفت ساده لوحانه به یه معجزه بزرگ امید دارم خدارو چه دیدی یهو ممگنه معجزه زندگی منم پیش بیاد و از این گریه و بغضا...
10 آبان 1397

مامان با معرفت

سلام فینگیلی چطوری تو؟خوبی مامان جان؟ببین چه بامعرفت شدم من تو یه ماه دوباراومدم پیشت فینگیلی واسه پسر داییت دعا کن خوب بشه.نی نی نارس بدنیا اومده.همه مون داغونیم و نگران.اینقده نازه نی نی❤کاش خدا کمکش کنه خوب شه😢 این متنو یه هفته پیش نوشتم و ثبتش نکردم نمیدونم چی شد که ثبت نکردمش پسرداییت رفت پیش خدا 😢 دلم خیلی از زندگی گرفته عزیزم😔 خیلی سخته که نتونی ناراحتیتو به کسی بگی.خوبه که دارمت باز💟🙁
6 مهر 1397

یک مامان خسته و شرمنده

سلام کدوتنبل من😍😍🎃خوبی تو جغله؟میدونم میدونم از دستم عصبانی هستی بخاطر اینکه حیلی وقته نیومدم باهات حرف بزنم.ولی واقعا بی حوصله و مشغول بودم جوجه کوچولو. در واقع همین الانم بی حوصله م ولی یهو تو سرچ هام وبلاگ تو اومد بالا دیگه حس مادرانه م جوشید. یکی از دلایل دیگه ای هم که اومدم باهات حرف میزنم اینه که یکم داستان ترسناک خوندم میترسم و خوابم نمیبره.عملا اومدم پیشت تا ترسم بریزه😨 همیشه هم که نمیشه مامانا بچه شونو اروم کنن😑 این بابای آینده ت هم که فعلا جفتمونو پیچونده خبری از پیدا شدنش نیست.برای انتقام ازش تا میتونی روش بالا بیار در کودکی😬شیر مادرت حلالت😀 همینا دیگه حرفی فعلا ندارم برای گفتن😓دعا کن امشب من از ترس سکته نکنم 😧 ...
5 شهريور 1397

دوباره سلام

سلام مامانی خوبی؟ببخشید دیر اومدم😓میگم مامان جان میدونستی نی نی یه داییت هم الان تو شکم مامانیشه؟حسم بهم میگه اذیتش نمیکنی😉مامانی نری تو اتاقش وسایلشو بهم بریزیا یا حداقل خیییلی خراب کاری نکن حالا شایدم با نی نی یه بعدیشون هم سن و سال بودی با هم شیطونی کنین خلاصه که باعث نشو فحش عمه ای بشنوم کن که اگه باعث شی من میدونم و تو. وای مامان جان خیلی  خوابمه دیشب سه ساعت و نیم خوابیدم کلی کار هم دارم فردا هم باید برم یونی.اصلا نمیفهمم چی دارم مینویسم نگا چقدر به فکرتم چشام داره بسته میشه ولی مینویسم.خوووووابمه😴 پ.ن:به خوابم هم نیومدی شیطون بلا😣😀 پ.ن2:خیلی خوابمه ها خیلی ینی یه چیزی میگم یه چیزی میشنوی. پ.ن3:دارم کم کم به ابن نتیجه میرسم که ...
10 تير 1397

بی خوابی

سلام مامان جان خوبی؟ساعت پنج صبحه و من خواب نرفتم البته یه قسمتیش بخاطر داستان های ماورایی ایه که دیشب خوندم قسمتیش هم فکر و خیال،احتمالا وقتی من مامانت بشم میفهمی که زیادی فکر و خیال میکنم و یکم استرسی ام.ایشاالله که تا اونموقع کنترلش کردم ولی خب تو سعی کن بهونه واسه حرص خوردن دست من ببینم شاید بخوای بدونی مامانت تو جوونیاش چه علایقی داشته و چیکار میکرده،خب من الان در حال حاضر(چون علایقم معمولا مقطعی ان)بیشتر تو یوتیوب ویدیو میبینم به فال تاروت علاقمندم(که تو یوتیوب ببینم البته)همین ماورا که گفتم(که باعث میشه از ترس خوابم نبره شبا ولی خب چبکار کنم)و اندکی هم به اشپزی و شیرینی پزی علاقه نشون میدم. میدونی مامان جان؟با اینکه هیچچچ خبری نه از ت...
2 تير 1397

سلام خرگوشک من🐇

خوبی مامان جان؟😍بابت دیروز متاسفم😓دوست ندارم از اون مامانایی باشم که ناراحتیاشون رو با یه بچه کوچیک درمیون میذارن و با حرفاشون بچه رو ناراحت میکنن.معذرت میخوام کدو تنبلم🎃 نمیدونم وقتی تو بزرگ میشی دنیا تو چه وضعیه،نمیدونم اعتقادات مردم چجوریه.خودم با وجود یه سری باور هام هم ادم مذهبی ای شناخته نمیشم ولی با این وجود خدا مهمترین بخش زندگیمه.یه باور قوی به یه موجود قادر مطلق بخشنده و مهربون تو خیلی از روزای زندگیم منو روپا نگه داشته. دوست دارم خدارو باور داشته باشی وقتی بزرگ شدی دوست دارم ساده و زودباور نباشی ولی خوبی رو تو آدم ها پیدا کنی دوست دارم ظاهربین هم نباشی هیچ کس رو قضاوت نکن مامان جان باشه؟سعی کن خیلی وابسته به ادما و مکان ها نباشی ...
29 خرداد 1397

پست با تاخیر

سلام مامان جان خوبی؟ ببخشید ننوشتم برات چیزی.یکی از اقوام فوت کردن نبودم چند روزی.خسته ام کدو تنبلم 🎃 گیجم و یه دنیا سردرگم و نگران آینده. کاش همه چیز عالی بشه کاش چیزی که من میخوام و خواست خدا برام یکی باشن یا حتی بهتر😖اگه اوضاع بخواد اینجوری پیش بره فک نکنم حتی باباتو ببینم چه برسه تو بیای توی زندگیم ...
28 خرداد 1397

سخنی با همسر جان

سلام:-D خوب هستین شما؟ میگم من در آینده چجور آدمی م؟خیلی هیجان انگیزه ینی چجوری با هم اشنا میشیم؟البته تو که دیگه اونموقع میدونی.ولی برای من خیلی هیجان انگیزه.پوووف  روزگار بدی شده همسر جان دلار شده شیش تومن تورم تهدید جنگ هعععی.اصلا شاید امریکا حمله کرد رفتی جنگ:-/ نری هاااا منو تنها بذاری خودم میکشمت :| راستی خیانت کنی هم میکشمت.هنوز درمورد روشش مطمین نیستم ولی حواست به خودت باشه.im toooo much work and if you accepted me despite all that you better love me to the end or else i.... سخنی با بچه(نی نی که بودی جای لالایی برات چهرازی میذارم گوش بده کدوتنبلم):خدایی حال کردب چه ننه ی اپ تو دیتی داری؟انگلیسی واست حرف میزنم عین خارج:-)) میگم ه...
20 خرداد 1397

امیدوارم عجول نباشی مثل من:|

تو همین چند ثانیه دلم برات تنگ شد  پسری  یا  دختر؟ البته مهم نیست در هر صورت خیلی خیلی دوستت دارم و امیدوارم زندگی سرشار از عشق و شادی رو پیش من و بابایی ت داشته باشی پ.ن :همسر جان آینده من حوصله م حدی داره ها بهتره زودتر سر و کله ت پیدا شه ...
19 خرداد 1397